زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان و در فاصله 40 کیلومتری جنوب شرقی شوش و 20 کیلومتری هفت تپه و در نزدیکی کرانه غربی رود دز جای گرفته است . شواهدی در دست است که نشان می دهد شهر دور اونتاشی و زیگورات چغازنبیل پیش از آن که به تمامی ساخته و کامل شود به دست (( آشور بانیپال )) پادشاه آشور تصرف و ویران شده است . چنانکه همین شخص در کتیبه ای اظهار کرده است : من زیگورات شوش را که از آجرهایی با سنگ لاجورد لعاب شده بود را شکستم … معابد عیلام را با خاک یکسان کردم … من شوش را تبدیل به یک ویرانه کردم … ندای انسانی و بانگ شادی به دست من از آنجا رخت بر بست . در سه سوی زیگورات چغازنبیل سه بنای کوچک آجری دایره ای شکل ساخته شده است که تنها یکی از آنها که در سوی شمال غربی قرار دارد به دست مرمتگران عضو هیئت کاوش فرانسوی شبیه به نمونه سالم شمال غربی بازسازی شد . درباره کاربرد این سه بنا نظریه های متفاوتی عرض شده بود . رومان گریشمن سرپرست هیئت کاوش چغازنبیل و نیز اندره پارو از آن به عنوان (( پوستامنت )) به معنای پایه مجسمه نام برده اند . البته بی گمان احتمال (( پایه مجسمه )) بودن این بنا منافاتی با کار برد تقویمی آن ندارد . در واقع شکل خاص این تاق نما ها با چند قوس یا ردیف پشت سر هم به ترتیب کوچک می شوند ، و آیین معماری باستان جایگاه ویژه ای داشتند که هر چند در آغاز برای کاربرد ویژه آفتاب سنجی آن ساخته می شدند ، اما به زودی به عنوان یک طرح تزئینی در بسیاری از بناها و به خصوص در دروازه ورودی آن به کار گرفته شد . نمونه این تاق نماها در بناهای باستانی عیلامی و هخامنشی در شوش ، بناهای اورارتویی در پیرامون دریاچه وان ، بناهای بین النهرینی در اوروک و در نیایشگاه سفید ، بناهای هخامنشی در تخت جمشید ، بناهای اشکانی در نسا ، و هترا ( الحضره )، بناهای ساسانی در فیروز آباد و بیشاپور و تخت سلیمان ، و نیز در بسیار جاهای دیگر دیده می شود . در چغازنبیل آجرهای سازنده این آفتاب سنجها اختصاصا” برای همین کاربرد طراحی و قالب ریزی شده اند و دارای شکل خاص هشت ضلعی می باشند . بر روی شش ضلع بیرونی یک رج از این آجرها ، کتیبه ای به خط و زبان عیلامی نگاشته شده است : من اونتاش گال ، پسر هومنا نومنا ، شاه انزال و شوش ، من در اینجا بنای محترمی ساختم ، یک (( سیان کوک )) . در سال ها و روزهای پر شمار پادشاهی طولانی به دست آوردم . من بنا کردم یک (( شونشوایرپی )) . من برای خدای گال و اینشوشیناک (( سیان کوک )) ساختم . نقشه از کتاب : بناهای تقویمی و نجومی ایران بررسی رصد خانه چغازنبیل و محاسبه های دقیق به کار گرفته شده در آن ،نشان میدهد که دانشمندان عیلامی طراح و سازنده آن ، از جابه جایی های خورشیدی آگاهی های کامل داشته اند و نشانه های دیگری در دست است که نشان میدهد چنین آگاهی ها ، کمترین دانسته ها و دانشهای نجومی آنان بوده است . در نمودارهایی که در ادامه خواهد آمد ، از ساختار ویژه و تقارن بسیار زیبا و خردمندانه این بناهای تقویمی آگاهی خواهیم یافت ، چنان که در این نمودارها دید ه می شود ، هر یک از تقویم های آفتابی با آفتاب سنجهای چهار گانه خود به ترتیبی خواص ، آغاز و میانه هر یک از فصل های سال را به روشنی و دقت کامل نشان می دهند . اما باید به این نکته توجه داشت که چنانچه در وقت معینی از سال ، ساختمان زیگورات چغازنبیل در حد فاصل بین خورشید و رصد خانه قرار گرفته باشد و مانع رسیدن پرتوهای خورشید به آفتاب سنج ها شود ، باید از بخش دیگری از رصد خانه که در سوی دیگر زیگورات قرار دارد ، استفاده شود و اصولا این یکی از دلایل سه گانه ساخته شده رصد خانه است . از آنجا که هر ساله 0/4685 ثانیه از میل زمین کم می شود ، در زمان ساخت زیگورایت چغازنبیل ، میل زمین در حدود 24 درجه یا دقیقا 23 درجه و 52 دقیقه بوده است . این نکته در نمودارهای بعدی نشان داده شده است .
زیگورات چغازنبیل نیایشگاهی است که در 3250 سال پیش ( 1250 پیش از میلاد ) در دوره عیلامیان به فرمان پادشاه مشهور عیلامی به نام (( اونتاش گال )) یا (( اونتاش ناپیریشا )) یا (( اونتاش هومبان )) ( 1245 _ 1265 پ.م ) در میانه شهر (( دور اونتاشی )) ساخته شده است .
زیگورات چغازنبیل که از بزرگترین بناهای باستانی ایران به شمار می رود ، به تمامی از خشت و آجر در زمینی به مساحت 11000 متر مربع و در 5 طبقه ساخته شده و ارتفاع آن در زمان آبادانی به فریب 50 متر وسطح زیر بنای آن به 25000 متر مربع میرسیده است . هم اکنون نیمی از بخش بالایی این بنا از بین رفته است .
در این باز سازی تنها نیمی از بنا ساخته شد و از بازسازی نیمی دیگر صرف نظر شد . بنای شمال شرقی کاملا از بین رفته و تنها شالوده آن باقی مانده است .
از دیدگاه ما این سه بنا که بر روی هم مجموعه واحدی را تشکیل می دهند ، یک رصد خانه خورشیدی یا تقویم آفتابی برای سنجش گردش خورشید و به تبع آن نگه داشتن حساب سال و سالشماری و استخراج تقویم و تشخیص روزهای اول و میانی هر فصل سال یا اعتدالین بهاری و پائیزی و انقلاب های تابستانی و زمستانی بوده است .
در چهار سوی این بنا ها ، چهار آفتاب سنج آجری به شکل تاق نما یا پنجره نما ساخته شده است که با آفتاب سنج های رصد خانه نقش رستم شباهت دارد .
معنای دو واژه مهم و کلیدی ( سیان کوک ) siyan kuk و ( شونشووایرپی ) shunshu irpi مشخص نشده است . م. ج. استو از سیان کوک و معنای احتمالی ( دیدگاه چشم انداز ، دیدارگاه ) نام می برد ( steve T o.82 ) و به گمان ما تا حد زیادی به معنای حقیقی آن که مفهوم ( رصد گاه ) و ( رصد خانه ) را می رساند ، نزدیک شده است . کاربرد این بنا صحت این نام گذاری را تائید می کند .
همان طور که در طرح آفتاب سنجها دیده می شود ،تغییرات زاویه بین گوشه های آفتاب سنجها با تغییرات زاویه طلوع خورشید در آغاز هر یک از فصل های سال برابر است . به عبارت دیگر این آفتاب سنجها به گونه ای طراحی و ساخته شده اند که بتوان هنگام طلوع یا غروب خورشید با مشاهده سایه های متشکله از آن ، آغاز یا میانه هر یک از فصلها که مطتبق با اعتدال های بهاری یا پائیزی و انقلاب های تابستانی و زمستانی میباشد را تشخیص داد .